سایت عکس و عکاسی فوتو سایت

گزارشگر صدا و سیما ، آقای حسینی بای

داستان دو برادر و یک خانواده

.

.

.

.

.

از بچگی با هم تفاوت داشتند یکی به موسیقی علاقه داشت یکی به خبرنگاری

یکی دوست داشت در خفا کار کند یکی در دید.

یکی دوست داشت همه تصویرش رو ببینند دیگری دوست داشت هیچ تصویری از وی منتشر نشود

بله دوستان این است داستان دو برادر هنرمند یکی خبرنگار واحد مرکزی خبر حسینی بای

و دیگری هنرمند با استعداد و خوش ذوق ارنجمنت بای ( arrangement by )

خواهر آنها " استند بای " و پدر آنها "های بای " بود.

بالاخره چند بار مصرفه ؟  :)))))

چه نازی کرده کصافط  :)))))))))))))))

چجوری دلش اومده یه گاز بزنه کامل نخوره!

بازديد شير ها از انسانها در قفس............عجب !!!!!

حالا این شیرا باید واسه این آدما پفک و آت آشغال بندازن توی قفس که حساب کار دستشون بیاد :)))))  

بذار این آخرین عکسمم بذارم فیسبوکو؛ بعدش بریم  O_o

هر کس فیس بوک را نشناسد نیمی از عمر خود را به فنا داده است
و هر کس بشناسد، تمام آن را !

تفاوت را احساس کنید !

بالاخره یه روز زنگ میزنم چین، اون یارو که گوشی رو برداشت گفت 你好

من میگم 你好 گوشی رو قطع میکنم
بفهمه دنیا دست کیه و ما خر نیستیم که این جنس های بنجلشو بندازه بهمون والاااا

با تشکر از همه خواهرهای مهربون دنیا :|

لامصب یه مشت حوالش کرده بعد واسه اینکه گند قضیه درنیادو وضعیت ناجور نشه گردن داداشش رو پیچونده که ساکتش کنه :))))

دختر است دیگر ، گاهی خلاقیت به خرج میدهد :)

تو اتوبوس بودیم راننده با یه خانومه دعواش شد…
بعد آقای راننده گفت :جواب ِ ابلهان خاموشیست
خانومه هم سوتی داد گفت خفه شو پس:)))))
خود زنی تا این حد ینی!